چرا تبدیل شدن به یک شرکت داده محور بسیار سخت است؟
امروزه دادهمحور بودن به معنای ترقی و پیشرفت است. شرکتهایی که در این زمینه عقب ماندهاند، مشاهده کردهاند که رقبای دادهمحور آنها، سهم بازار را بهدست میآورند و به گذشته مشتری دسترسی پیدا میکنند و پیشگامانی مانند آمازون، فیسبوک و گوگل، ارزشگذاری غالب بازار را انجام میدهند. در حال حاضر، شرکتهای اصلی Fortune 1000 با سرمایهگذاری زیاد در داده و اقدامات هوش مصنوعی، جهت پر کردن این شکاف، مبارزه میکنند. برای سومین سال متوالی، سرمایهگذاری در داده و اقدامات هوش مصنوعی تقریبا جهانی بوده است و طبق نتایج یک تحقیق تازه منتشرشده از NewVantage Partners، که یک شرکت مشاوره استراتژیک است و به شرکتهای Fortune 1000 درباره مسائل رهبری داده مشاوره میدهد، 99% از شرکتها برروی داده و هوش مصنوعی سرمایهگذاری کردهاند. اما امسال، علیرغم رشد این سرمایهگذاری، به نظر میرسد که اکثر شرکتها برای بقا تلاش میکنند.
این نهمین نظرسنجی سالانه از مدیران C-suite به نمایندگی از شرکتهای اصلی است که بر پیشرفت اقدامات کلان داده و هوش مصنوعی در این شرکتها متمرکز است. برای گزارش سال 2021 ، ما 85 شرکت Fortune 1000 و شرکتهای پیشرو در صنعت را بررسی کردیم که این میزان، بالاترین میزان مشارکت و نمایندگی از زمان بررسی برای اولین بار در سال 2012 است. شرکتکنندگان شامل رهبران مورد اعتماد در خدمات مالی، علوم زندگی، سلامت و خردهفروشی مانند American Express، Anthem، Bank of America، Bristol-Myer Squibb، Capital One، Cigna، CVS Health، Eli Lilly، Glaxo Smith Kline، JP Morgan Chase، Liberty Mutual، MasterCard، McDonalds، Merck، Pfizer، Sanofi، Starbucks، United Health، VISA و Walmart بودند. در سال جاری، 76% از پاسخدهندگان، نقش مدیر ارشد داده یا مدیر ارشد تحلیل را داشتند. پاسخدهندگان به نظرسنجی را ارشدترین مدیران شرکتها با نظارت و مسئولیت بر دادهها در شرکتهای خود، تشکیل دادهاند.
پس از گذشت تقریبا یک دهه از انجام این نظرسنجی، ما دو روند قابل توجه را ثبت کردهایم. اول، شرکتهای اصلی بهطور دائم برروی اقدامات کلان داده و هوش مصنوعی در تلاشها برای تبدیل شدن به شرکتی دادهمحور سرمایهگذاری کردهاند؛ 91.9% از شرکتها گزارش میدهند که سرعت سرمایهگذاری در این پروژهها تسریع شده است و 62% از شرکتها سرمایهگذاری بیش از 50 میلیون دلار برروی داده و هوش مصنوعی را گزارش دادهاند. دوم، یافتههای حاصل از نظرسنجی امسال نشان میدهد که حتی با وجود سرمایهگذاری صورت گرفته در سطح سازمانی منفرد، شرکتها همچنان در تلاش برای خلق ارزش با سرمایهگذاری در کلان داده و هوش مصنوعی و تبدیل شدن به سازمانهای دادهمحور هستند. اغلب با محیط دادههای قدیمی، فرآیندهای کسبوکار، مجموعه مهارتها و فرهنگهای سنتی که ممکن است تمایلی برای تغییر نداشته باشند به نظر میرسد که شرکتهای اصلی، با افزایش تقاضا و رشد حجم داده ها با چالشهای بیشتری مواجه شوند و به دنبال رشد دادن قابلیتهای داده خود باشند.
در نظرسنجی 2021 ، شرکتهای Fortune 1000 کاهش شاخصهای پیشرو را که برای اندازهگیری موفقیت سرمایهگذاری در داده و هوش مصنوعی استفاده میشود، گزارش کردند. شرکتها گزارش دادند که برای پیشرفت و در بسیاری از موارد حتی از دست دادن موقعیت، از مدیریت دادهها بهعنوان یک دارایی تجاری، جعل فرهنگ داده، رقابت برروی دادهها و تحلیلها و استفاده از دادهها برای ایجاد نوآوری، استفاده میکنند. فقط 29.2% از گزارشها، دستیابی به نتایج تجارت را گزارش میدهند و فقط 30% گزارش میدهند كه استراتژی دادهای كاملا مفصلی تهیه كردهاند. شاید کاملا واضح باشد که 24% از پاسخدهندگان گفتند که فکر میکردند سازمانشان در سال گذشته دادهمحور بوده است، که 37.8% نسبت به سال قبل کاهش یافته است؛ رقمی که نشان میدهد تلاش برای ادغام دادهها در فرآیندهای تصمیمگیری همانطور که رهبران قبلا اعتقاد داشتند، چندان موفق نبوده است.
ریشه این پیشرفت کند چیست؟ برای پنجمین سال متوالی، مدیران گزارش میدهند که چالشهای فرهنگی و نه چالشهای فنی، بزرگترین مانع ابتکار عملهای داده است. در نظرسنجی سال 2021، 92.2% از شرکتهای اصلی گزارش دادند که آنها همچنان با چالشهای فرهنگی مربوط به همسویی سازمانی، فرآیندهای تجاری، مدیریت تغییر، ارتباطات، مجموعه مهارتهای انسانی و مقاومت یا عدم درک کافی برای ایجاد تغییر دستوپنجه نرم میکنند. این امر بیانگر افزایش درصد بالای 80.9% از شرکتهایی است که فقط چهار سال پیش، چالشهای فرهنگی را بزرگترین مانع موفقیت عنوان کردند. همانطور که معلم مدیریت، پیتر دراکر گفت: «فرهنگ برای صبحانه، استراتژی میخورد.»
این مقاومت فرهنگی اجتنابناپذیر نبود، اما شاید قابل پیشبینی بود. تقریبا یک دهه پیش در سال 2012 ، Eric Brynjolfsson و Andrew McAfee در Harvard Business Review نوشتند که بیگ دیتا، یک انقلاب مدیریتی است. پس چرا پس از گذشت تقریبا یک دهه سرمایهگذاری در ابتکارعملهای داده، شرکتها همچنان برای دادهمحورشدن تلاش میکنند؟ یک پاسخ این است که دادهمحورشدن به زمان، تمرکز، تعهد و پافشاری نیاز دارد. بسیاری از سازمانها تلاش را به حداقل میرسانند یا در برآورد صحیح زمانی این نوع تحولات یکجای کسبوکار ، ناتوان هستند.
با توجه به این یافتهها، مدیر ارشد داده و رهبران دادههای شرکت باید سه توصیه عملی را در نظر بگیرند:
سازمانها میتوانند با تمرکز ابتکارعملهای دادهای خود برروی مشکلات تجاری اثرگذار یا موارد کاربردی شناختهشده، از آن بهرهمند شوند. با شروع از جایی که یک نیاز مهم تجاری وجود دارد، مدیران میتوانند بهسرعت با «موفقیتهای سریع» ارزش خود را نشان دهند و به سازمان در درک ارزش کمک کنند، با سرمایهگذاری برروی داده برای آنها اعتبار ایجاد شود و با استفاده از این اعتبار، موارد اثرگذار برای ساختن کسبوکار را شناسایی نمایند. شرکتهایی را میبینیم که بدون داشتن تعریفی واضح از زمان شکست تقاضای تجاری، برروی توانمندیها و تکنولوژی مربوط به داده سرمایهگذاری میکنند.
شرکتها باید روشهایی را که با آنها داده را بهعنوان یک سرمایه تجاری میپندارند، مجددا بررسی کنند. جریان داده مانند رودخانه در هر سازمانی جریان مییابد. این جریان باید از طریق مصرف و بهرهبرداری در هر نقطه از مسیر، مدیریت شود.
تحول دادهمحورشدن در سازمان، یک فرآیند طولانیمدت است که به صبر و تحمل نیاز دارد. سرمایهگذاری در راهبری داده، سواد داده، برنامههایی که باعث آگاهی از ارزش و تاثیر داده در داخل سازمان میشود، ممکن است گامی نهایی در مسیری درست باشد اما سازمانها باید نشان دهند که در طولانیمدت هم به این موارد پایبند هستند و به این سرمایهگذاری اعتماد داشته و صبور باشند، دست از تلاش برندارند چرا که نتایج، سریع بهدست نمیآیند.
در حالی که در سال گذشته پسرفتهای آشکاری وجود داشته، لازم به ذکر است که شرکتها در طول دهه گذشته پیشرفت زیادی داشتهاند. هنگامی که این تحقیق برای اولین بار یک دهه پیش شروع شد، شرکتهای اصلی تازه شروع به پذیرفتن بیگ دیتا و تاثیر شگفتانگیز آن کرده بودند. کلان داده و هوش مصنوعی، توانمندیهای نوپایی بودند که حداقل سرمایه را دریافت کردند. تعداد کمی از شرکتها برنامههای رسمی را توسعه داده و تعهد سازمانی را بیان کردند. نقش مدیر ارشد داده نیز در بهجز تعداد اندکی از شرکتها، وجود نداشت. در سالهای میانی، درصد سازمانهایی که انتصاب یک مدیر ارشد داده را گزارش دادهاند از 12% در سال 2012 به 65% در سال 2021 افزایش یافته است. جالب است بدانید که 81% از مدیرانی که در نظرسنجی شرکت کردند، اظهار داشتند که چشمانداز خوشبینانهای برای آینده داده و هوش مصنوعی در شرکتهای خود دارند. تردیدی نیست که بیگ دیتا در شرکتهای اصلی و بزرگ جذب شده است.
همچنین ممکن است درست باشد که با پیشرفت روزافزون شرکتها درک کردهاند که در ابتدا، درجه دستیابی به اهداف مهم در امر دادهمحوری را بیش از حد ارزیابی کردهاند. امروزه، بسیاری از شرکتها با درک و ظرافت بیشتر و نتیجه یک دهه سرمایهگذاری، دیدگاه انتقادی بیشتری را در پیش گرفتهاند و دریافتهاند که برای موفقیت در رقابت دادهها و تجزیه و تحلیل، باید بازی خود را به مرحله بالاتری ببرند. دیگر خوب بودن کافی نیست. خط پیروزی همچنان توسط رقبای دادهمحور افزایش مییابد.
آنچه نتایج نظرسنجی امسال نشان میدهد آن است که حتی با پیشرفتی که در زمینه سرمایهگذاری و تشکیل رهبری داده در شرکتهای اصلی ایجاد شده است، چالشهای قابل توجهی باقی مانده است. آنچه مورد استقبال قرار نگرفته این است که چقدر زمان برای تلاش در جهت تحولات دادهای در شرکتهای اصلی لازم است زیرا آنها با سیستمهای قدیمی، فرهنگهای قدیمی و حتی در مواردی با مجموعه مهارتهای قدیمی همراه هستند. تبدیل شدن به یک سازمان دادهمحور یکشبه اتفاق نمیافتد. ایجاد فرهنگ داده یک فرآیند است. این تلاشها به مرور زمان انجام میشود. امروزه بیگ دیتا و هوش مصنوعی جریان اصلی هستند اما هنوز هم کارهای زیادی برای انجام وجود دارد.
ترجمه شده از مجله کسب و کار هاروارد