مارک چاسیل
مجله کسب و کار هاروارد:
لیستی از کارهای غیر اخلاقی که هرگز انجامشان نخواهید داد برای خود درست کنید.
مدیریت یک مجموعه، از تعهد به کار، اجرای کارها و پیگیری آنها شکل می گیرد. آیا شما چنین اقداماتی را انجام می دهید؟ آیا کارهایتان جواب داده است؟ دوباره آنها را انجام دهید. کار دیگری را انجام دهید. اما ورای همه اینها، این نکته را در نظر داشته باشید، به انجام کارهایتان ادامه بدهید، از انجام آنها غافل نشوید.
من درسی را با عنوان کنترل استراتژیک strategic controls در دانشگاه پورتلند تدریس می کردم. در کلاس اخیرم ما درباره کارهای غیر اخلاقی که به تازگی در محل کارمان با آن روبه رو شده بودیم صحبت می کردیم. رفتارهای تجار کلاهبردار و اصول و قوانین حسابداری که کارها و سرمایه گذاری ها را از بین می برند. اصول بهره وری بیشتر که باعث ضربه زدن به زیست و زندگی حیوانات کره زمین شده است. کاهش بودجه و عملیات اینچنینی که مردم باید هزینه های آن را بپردازند. خیلی آسان است که لیست بلند و بلندتری راجع به این موارد آماده کنیم و خیلی هم سخت که از خواندن و شنیدن آنها افسرده نشیم.
از دانشجویانم پرسیدم چه کسی از بین شما حاضر است که مسئولیت چنین اقداماتی را در آینده به عهده بگیرد؟ تمام آنها وحشت زده چنین کاری را انکار کردند. سپس به آنها گوشزد کردم انسان هایی که همین الان در زندگی واقعی در حال انجام چنین کارهایی هستند نیز روزی در جایگاه آنها و به عنوان یک دانشجوی آزادی خواه به چنین مسائلی فکر می کردند. آنها جوان و مشتاق بودند، دلشان می خواست کارهای فوق العاده خوبی انجام دهند ولی اکنون…
کلاس در سکوت طولانی و سنگینی فرو رفت.
در زندگی گذرگاه های لغزنده زیادی پیش پای ما خواهد آمد. آزمایش و تجربیات گوناگون به ما آموخته اند که بیشتر مردم در برابر اعمال بد و زیان آور مقاومت می کنند اما می توانند در یک لحظه هم تغییر عقیده بدهند و به انجام آن دست بزنند. کمی تقلب کنید و از کار بدزدید، بعد می توانید آن را جبران و درست کنید. چیزی را که مال شما نیست بردارید، حقیقتی را ندیده بگیرید، دهانتان را برای گفتن حرف درستی ببندید.
مکس بازرمان Max Bazerman پرفسور دانشکده کسب و کار هاروارد در کتاب جدیدش ،قدرت توجه، درباره همین شیب های لغزنده زندگی صحبت می کند. به عنوان مثال یک تقلب و کلاهبرداری بزرگ می تواند از کار کوچکی همچون برداشتن مقدار اندکی از موجودی صندوق توسط مدیر یا حسابرس آغاز شود. درآمدهای آینده این برداشت اندک را جبران خواهد کرد، جای نگرانی نیست اما اگر درآمدها آن طوری که انتظارش را داشتیم نبود مخفی کردن میزان پولی که برداشتیم سخت و سخت تر می شود و اقرار به کاری که کرده ایم هم سخت تر می شود.
کار اصلی من مشاوره و راهنمایی کردن است: مواردی همچون بازی هایی که در فضای تجارت شکل می گیرد، شبیه سازی استراتژی و برگزاری کارگاه هایی در مورد استراتژی. من در بسیاری از صنایع در سرتاسر دنیا کار کرده ام. مدت ها قبل من کار یکی از صنایعی را که در آن کار می کردن را ناپسند و بد می دانستم. اهمیتی ندارد به اسم آن صنعت اشاره کنم بلکه چیزی که مهم است این است که من مانند هر کس دیگری دوست دارم با باورها و ارزش هایم همگام باشم. بنابراین تصمیم گرفتم دیگر از شرکت های فعال در آن صنعت کاری را قبول نکنم.
این موضوع (همکاری با آن صنایع) چندین بار طی سال های مختلف برای من پیش آمد اما هر بار به خودم گفتم تصمیمی را که پیش از این گرفته بودم باید ادامه دهم. تصمیم آسانی است، مانند وقتی که در یک رژیم غذایی هستید و به یک رستوران ایتالیایی می روید، پس شما نباید غذایی مانند Fetuccine Alfredo (یک مدل پاستا) سفارش دهید.
اما آنگاه کسب و کار من دچار مشکل شد. شرکتی که در این صنعت فعال بود از من خواست که یک بازی جنگی برای آنها اجرا کنم. من احتیاج به پول و درآمد داشتم. برای خودم دلیل آوردم که می توانم با تغییر بازاری که در آن کار می کنم دوباره درآمدزایی کنم اما نتوانستم بازار کارم را گسترش بدهم. متوجه شدم که امتناع از انجام آن کار توسط من باعث نمی شود که کس دیگری آن کار را برای آنها انجام ندهد پس پروپوزال کار را برایشان فرستادم.
پروژه را نتوانستم بگیرم و حقیقتش را بخواهید احساس آرامش کردم. اما حتی پیش از اینکه جواب رد شدن را به من بدهند احساس می کردم که نخواهم توانست آن کار را بگیرم ولی با خودم فکر می کردم خوب چه اشکالی دارد؟ چرا خودم را عذاب بدهم وقتی که حتی می دانم آن پروژه را نمی توانم بگیرم؟ کاری که الان می کنم قطعاً بی ضرر خواهد بود.
من احساس خجالت می کردم که چرا پروپوزال را برای آنها فرستادم اما شانس با من یار بود. خیلی بدتر می شد اگر پروژه را می گرفتم و مجبور به انجام دادنش می شدم. کارل توسریس Carol Tavris و الیوت آرنسون Elliot Aronson در کتاب اشتباهاتی که انجام شد (اما نه توسط من) “Mistakes Were Made But Not by Me” درباره اختلال شناختی صحبت می کنند که در آن مردم از اینکه کارهایی که می کنند در مقابل ارزش ها و اعتقادات آنها قرار می گیرد و غم و رنجی که از چنین اتفاقی برای شان حاصل می شود صحبت می کنند. فرانچسکو گینو Francesca Gino از مدرسه کسب و کار هاروارد و مریم کوچکی Maryam Kouchaki از Kellogg School پس از مطالعه بر روی بیش از 2100 شرکت کننده، مفهومی را با عنوان فراموشی غیراخلاقی unethical amnesia مطرح کردند. آنها نشان دادند که غم و پریشانی باعث می شود رفتارهای ناپسند را سخت تر بخاطر بسپارید و انجام دوباره آن کارها را برای شما راحت تر می کند.
من داستان پروپوزالی که فرستادم را با دانش جویانم در میان گذاشتم و سپس به آنها پیشنهاد کردم هر کدام یک لیست آماده کنند. نه به عنوان یک وظیفه یا تکلیف و نه برای اینکه با دیگران به اشتراک بگذارند، فقط برای خودشان. لیستی از کارهایی که نمیخواهید انجامشان بدهید و هر چند وقت یکبار آن را دوباره بخوانید و مرور کنید.
نوشتن لیست کارهایی که نمی خواهید انجامشان بدهید باعث نمی شود که سپری در برابر انجام آن کارها برای خودتان بسازید. ضمانتی وجود ندارد که شما دست به عملی بزنید که بعدن از انجامش احساس تاسف نکنید. این کار شما را مشهور یا ثروتمند نمی کند، شما بخاطر انجام ندادن آن کارها اعتبار خاص و ویژه ای به دست نخواهید آورد. این لیست باعث نخواهد شد که شما درباره شرورت های کوچک تصمیم قطعی و همیشگی بگیرید. چه کسی ژان والژان، قهرمان رمان بینوایان ویکتور هوگو رو بخاطر دزدیدن تکه نانی برای سیر کردن شکم فرزندانش سرزنش می کند؟ هارمونی و هماهنگی کاملی وجود دارد که می گوید او کار اشتباهی نکرده است.
اما لیست شما ممکن به شما کمک کند که متوجه شوید چه زمانی لغزش شما به سمت شرارت و بدی شروع می شود.
مردم دوست دارند تاثیر مثبتی بر جهان اطرافشان بگذارند. الان وقتش هست: کاری کنید، یا نکنید.